دلیر عباسی

تفسیر آیه‌ی: 223 بقره
{نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَبَشِّرْ الْمُؤْمِنِینَ} یعنی: {زنان شما محل بذر افشانی شما هستند، پس از هر راهی که می‌خواهید به آن محل در آئید (و زناشویی نمایید به شرط آنکه از موضع نسل تجاوز نکنید.) و برای خود (با انتخاب همسران شایسته و پرورش فرزندان صالح و بایسته، توشه‌ای) پیشاپیش بفرستید، و از خدا خویشتن را بر حذر دارید (و به هنگام حیض با زنان نزدیکی نکنید و از راهی جز راه بقای نوع بشر با ایشان زناشویی ننمایید) و بدانید که شما که او را ملاقات خواهید کرد (و از شما درباره‌ی اعمال و اقوالتان پرسیده خواهد شد)، و مژده بده به مومنان (که با رعایت حدود دین، سعادت اخروی و رضایت پروردگار را بدست خواهند آورد.)} [1]یکی از مظالمی که در جهان اعم از شرق و غرب بر زنان می‌رود، اذیت و آزار جنسی در محیط کار توسط اغیار و در خانواده، توسط شوهرانشان می‌باشد یکی از مصادیق آزار جنسی زنان توسط شوهران، دخول از دبر (آمیزش از طریق مقعد) است. که انگیزه‌ی اکثر مردان برای این عمل ناپسند، پیروی از هوای نفس است.

برخی نیز برای توجیه عمل زشت خود به آیه‌ی فوق استناد می‌کنند و به دلیل برداشت نادرست از آیه‌، گمان می‌کنند قرآن انجام این عمل را جایز دانسته است.

ابن عباس برداشت ابن عمر از این آیه را اصلاح می‌نماید: بخاری از نافع برده‌ی ابن عمر روایت کرده که گفته است: ابن عمر هرگاه قرآن تلاوت می‌نمود تا قرائت رابه اتمام نمی‌رساند،با کسی صحبت نمی‌کرد روزی به قرائتش گوش فرا داده بودم سوره‌ی بقره را تلاوت می‌نمود تا اینکه به آیه‌ی { فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ} رسید سپس گفت: ای نافع می‌دانی این آیه در چه رابطه‌ای نازل شده است؟ گفتم: خیر. گفت: در رابطه با جواز آمیزش با زنان از مقعد نازل شده است. زمانی که برداشت نادرست او به گوش ابن عباس می‌رسد، با ارائه‌ی تفسیری درست از آیه در راستای اصلاح دیدگاه ابن عمر اقدام می‌نماید و آنگاه ابن عمر به اشتباه خود اعتراف می‌نماید.

سبب نزول آیه: عامه‌ی اهل مدینه بخاطر اینکه با یهودیان همسایه بودند و با آن‌ها معاشرت زیادی داشتند و از طرفی آن‌ها را اهل کتاب آسمانی می‌دانستند؛لذا آنان را برخود ترجیح می‌دادند و از رفتار و اخلاق آن‌ها متاثر بودند. یکی از عادات یهودیان هم دررابطه با معاشرت با زنان این بود که فقط به پهلو خوابیده با همسرانشان معاشرت می‌کردند و فکر می‌کردند که اگر از سمت عقب به آلت تناسلی (فرج) زن دخول شود، بچه‌ای که به دنیا می‌آید چپ چشم و لوچ خواهد بود .بعد از مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه، یکی از مهاجران با زنی از انصار ازدواج نمود. مرد مهاجر از یکی از طوایف قریش بود آنان عادتشان اینگونه بود که از هر سو با زنان خود معاشرت می‌نمودند ؛ لذا خواست که از سمت عقب با همسرش معاشرت کند اما زن انصاری به او اجازه نداد و گفت: فقط می‌توانی از جهت پلو با من نزدیکی کنی و در غیر این صورت اجازه نمی‌دهم. اختلاف در بین آن‌ها در گرفت و موضوع به سمع پیامبر(ص)رسید و در این مورد از او سوال شد. سپس این آیه بر وی نازل شد که }نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ...{ و دیدگاه یهودیان در آیه‌ی فوق مورد تایید قرار نگرفت و امر فرمود که دخول در فرج زن از هر طرفی که باشد جایز است و چنان نیست که یهودیان تصور می‌کنند لذا دخول به آلت تناسلی زن از سمت عقب منجر به لوچی بچه ای نمی‌شود که در نتیجه‌ی این آمیزش متولد می‌گردد.

در آیه‌ی قبل یعنی آیه‌ی 222 بقره به وضوح این مساله توضیح داده شده آنجا که می‌فرماید: { وَیسْأَلُونَکَ عَنْ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِی الْمَحِیضِ وَلا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکُمْ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ} یعنی: {و از تو دربارهِ (آمیزش با زنان به هنگام) حیض می‌پرسند بگو: زیان و ضرر است (و علاوه برنافرمانی، بیماری‌هایی به دنبال دارد) پس در حالت قاعدگی از (همبستری با) زنان کناره گیری نمایدو با ایشان نزدیک نکنید تا آنگاه که پاک می‌شوند هنگامی که پاک شوند، از مکانی که خدا به شما فرمان داده است (و راه طبیعی زناشویی و وسیله‌ی حفظ نسل است) با آنان نزدیکی کنید. بی‌گمان خداوند توبه‌کاران و پاکان را دوست می‌دارد.}

در آیه‌ی فوق منظور از « مِنْ حَیثُ أَمَرَکُمْ اللَّهُ» بنا به دلیل ذیل، آلت تناسلی زن می‌باشد:

1. اینکه می‌فرماید چون از حیض پاک شدند از جای مجاز با آن‌ها آمیزش کنید پس این محلِ مجاز نمی تواند جایی جز آلت تناسلی زن باشد چون حیض در فرج رخ می‌دهد نه در مقعد.

2. زن وسیله‌ و بازیچه مردان برای ارضا غریزه‌ی جنسی نیست؛که هرطور خواست با او رفتار نماید؛

بلکه زن از کرامت انسانی برخوردار است و نباید با او طوری رفتار نمودکه کرامتش خدشه‌دار شود. یکی از فلسفه و اهداف خداوند از قرار دادن غریزه‌ی جنسی، ادامه‌ی نسل آدمی است؛ لذا تنها جایی که می‌تواند مصداق کلمه‌ی «حرث» باشد، آلت تناسلی زن است ؛چون اسپرم مرد تنها در داخل رحم قابلیت لقاح با تخمک زن و رشد را دارد. لذا شایسته نیست که خمیر مایه‌ی وجود آدمی در غیر این محل قرارگیرد. بذر وجود آدمی باید در جایی قرار گیرد که در همانجا منعقد گردیده، رشد می‌یابد و از همانجا متولد می‌گردد.

دخول در دبر زن یکی از گناهان کبیره محسوب می‌گردد که در صورت ارتکاب نیاز به توبه دارد. ابوهریره و ابن عباس از پیامبر(ص) روایت نمودند که فرمود: {لاینظرُ اللهُ الی رجُل جامَعَ إمْرَأَتَهُ فی دُبُرِها} یعنی: {خداوند به مردی که از دبر با همسرش نزدیکی می‌کند، نظر رحمت ندارد.}

و نیز ترمذی از ابوهریره روایت کرده که پیامبر(ص) فرمود: {مَنْ أَتی حائضاً فی فَرِجها أوِامْرَأُةً فی دُبُرِها أو کاهناً فَقَدْ کَفَرَ بما اُنزل علی محمدٍ} یعنی: {هر مردی که با زن حائض و یا از دبر با زنی مقاربت کند و یا (برای افسون) نزد کاهنی برود، در حقیقت به آنچه بر پیامبر(ص)نازل شده، کفر ورزیده است.} [2]و نیز ابوداود از ابوهریره روایت کرده که پیامبر(ص)فرمود: {ملعونٌ مَن أَتی اِمرأَةً فی دُبُرها} یعنی: { هر که با زنی از طریق دبر مجامعت نماید، ملعون است.{ [3]و اگر دخول از دبر از طریق اعتراف زوجین یا هر طریق مشروع دیگر ثابت شود، قاضی حکم تعزیری را بر مرتکب آن جاری می‌گرداند.

این عمل حرام علاوه برگناهی که دربردارد، باعث ایجاد تنفر زن از مرد نیزشده و منجر به فروپاشی روابط زناشویی و حتی خانوادگی می‌گردد؛زیرا زن احساس می‌کند که مرد به دیده‌ی حقارت و وسیله‌ای برای فرونشاندن شهوت خویش به او می‌نگرد و این احساس از لحاظ روانی باعث ایجاد تنفر و جدایی می‌گردد.

دخول در دبر باعث بی احترامی به نطفه‌ی آدمیزاد است چون قرار دادن خمیر مایه‌ی پاک بشری در همچون محل پلیدی که مکان انباشت مدفوعات و دفع آن است ،هیچ توجیه شرعی، عرفی، عقلی و انسانی ندارد این عمل زشت و نامشروع علاوه بر اعمال خشونت و آزار جنسی علیه زنان برای خود مردان هم عواقب بسیار خطرناکی دارد و باعث بیماری‌‌های مقاربتی فراوانی می‌شود که علم پزشکی به آن‌ها اذعان نموده است.


پاورقی
--------------------------------------------------------------------------------

[1] قران کریم سوره‌ی بقره، آیه‌ی 223.

[2]- ترمذی. متفق علیه. ( 1176 )

[3]- ابو داوود.(2162)